یادش بخیر اولین باری که پیازداغ درست کردم کلاس چهارم دبستان بودم، از مدرسه رفتم خونه داییم که خیلی نزدیک مدرسمون بود و زنداییم رو دیدم که نشسته توی حیاط و یک عاااااااااااااااالمه پیاز گذاشته سرخ کنه ،
بهم گفت سریال مورد علاقم شروع شده و نمیتونم ببینمش دستم بنده
منم گفتم : خب بده من سرخ کنم
_ مگه بلدی؟
_ اِی ، یه چیزایی
اونم گفت باشه پس فقط حواست باشه اونایی که خام تره بریز وسط، اونایی که سرخ تره ببر کنار از شعله دور بشه ، هیچی هم از روغن بیرون نمونه
منم نشستم و با وسواس و دقت خاصی این پیازهارو با چنگال جابجا میکردم که یه دونه از پخته تر ها نره سمت شعله و برعکس
یادش بخیر ، زنداییم وقتی برگشت و پیازها رو دید کلـــــــــــــــــی ذوق کرد ، (این زندایی من همیشه از خوش ذوق ترین اعضای فامیل و واسه آشپزیام و مشوقم بوده ) زنگ زده بود به مادربزرگم با ذوق تعریف میکرد که پیوند یه پیازایی سرخ کرده نه یدونش خامه ، نه یدونش سوخته ، طلایی طلایی
خلاصه منم بعد از اون همه تلاش برای جابجا کردن پیازهای خام تر و پخته تر ، کلی احساس مفید بودن بهم دست داده بود
بعدها به تجربه یاد گرفتم که میشه برای دور و نزدیک کردن از شعله وسواس کمتری به خرج داد و با این روش همه پیازها یکنواخت و ترد و طلایی میشه :
پیاز رو با حوصله خلال میکنیم :
تنها مرحله مهم همینه ، اگه اینجا پیازها یک اندازه و نازک بشن بعدا هم یکنواخت سرخ میشن
داخل روغن دااااغ میریزیم :
به طوری که کاملا شناور باشن :
وقتی اولین دونه های پیاز شروع کرده به طلایی شدن ، باید شعله رو خاموش کنیم :
داخل روغن داغ (اما خاموش ) ، زردچوبه و کمی دارچین ، زیره سیاه ، فلفل سیاه رو اضافه میکنیم
سی ثانیه تا یک دقیقه بذارید به حال خودش بمونه بعد از روغن خارجشون کنید ، در مجاورت هوا همه پیازها ترد و طلایی میشه :
به همین راحتی پیاز داغ مجلسی ما آمادست ، دعاها و نذوراتتون مقبول باشه